English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (8288 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ounce U واحد جرم
ounces U واحد جرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
byte U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
bytes U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
grain U واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
therm U واحد گرما حمام
therms U واحد گرما حمام
half U ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
half U مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
carat U واحد وزن جواهرات
carats U واحد وزن جواهرات
enhance U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing U حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
join U ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
joined U ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
joins U ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
job U یک واحد پردازش درون یک کار
job U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
jobs U یک واحد پردازش درون یک کار
jobs U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
cable U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cabled U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
atmosphere U واحد فشار هوا
atmospheres U واحد فشار هوا
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
highway U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highway U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highways U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highways U باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearings U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
bus U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bus U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussed U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing U باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussing U اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
decimal U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals U نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central U واحد محاسبات و منط ق
central U واحد ورودی و خروجی
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
knot U واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knots U واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
mono U پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
Mon U پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
connect U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
measure U واحد میزان
measure U واحد
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
pint U واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
pints U واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
volt U واحد نیروی محرکه برقی
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts U واحد نیروی محرکه برقی
volts U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
unit U واحد
units U واحد
one U واحد
unilinear U در یک خط واحد
monad U واحد
ones U واحد
plank U واحد
singlets U خط واحد
at the same time U در ان واحد
unitage U یک واحد
singlet U خط واحد
modules U واحد
module U واحد
single U واحد
univalent U واحد
command unit U واحد فرمان
memory module U واحد حافظه
fractions U 1-بخشی از یک واحد
fraction U 1-بخشی از یک واحد
basic shaft U محور واحد
bril U واحد درخشندگی
fee U بهای واحد
motifs U واحد تکراری
industrial unit U واحد صنعتی
motif U واحد تکراری
building unit U واحد ساختمانی
cost unit U قیمت واحد
control unit U واحد کنترل
measuring unit U واحد سنجش
contractors yard U واحد ساختمانی
basic construction unit U واحد ساختمانی
arithmetic unit U واحد حساب
angstrom unit U واحد انگستروم
concern U واحد اقتصادی
one U یک واحد یگانه
concerns U واحد اقتصادی
unity U شماره یک واحد
monomeric unit U واحد تکپار
absolute unit U واحد مطلق
motor unit U واحد حرکتی
bars U واحد فشار
ones U یک واحد یگانه
astronomical unit U واحد نجومی
arithmetic unit U واحد محاسبه
microcycle U واحد زمان
microprocessing unit U واحد ریزپردازنده
basis U قیمت واحد
gold standard U واحد طلا
monetary unit U واحد پولی
monetary unit U واحد پول
monitor unit U واحد مبصر
bar U واحد فشار
main unit U واحد اصلی
derived unit U واحد فرعی
dust arrester U واحد گردگیری
dyadic unit U واحد دو عضوی
datum U یک واحد داده
efficiency unit U واحد کارایی
electrostatic unit U واحد الکترواستاتیک
pounds U واحد وزن
pounding U واحد وزن
pounded U واحد وزن
pound U واحد وزن
driver unit U واحد محرک
plants U واحد صنعتی
plant U واحد صنعتی
secondary unit U واحد فرعی
stepping U واحد مجزا
step U واحد مجزا
disk unit U واحد گرده
disk unit U واحد دیسک
display unit U واحد نمایشگر
display unit U واحد نمایش
fuse element U واحد فیوز
fuse unit U واحد فیوز
input block U واحد ورودی
input unit U واحد اولیه
input unit U واحد ورودی
interlocking directorate U مدیریت واحد
lambert U واحد روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
logic unit U واحد منطقی
logical unit U واحد منطقی
magnetic unit U واحد مغناطیسی
information unit U واحد اطلاعات
cpu U واحد کنترل
cu U واحد کنترل
data unit U واحد داده
heat unit U واحد حرارت
henry U واحد خودالقایی
identity matrix U ماتریس واحد
imaginary unit U واحد موهومی
data item U واحد داده
unit of fire U واحد اتش
single tax U مالیات واحد
single precision U دقت واحد
work unit U واحد کار
unit of time U واحد زمانی
single density U با تراکم واحد
shipping unit U واحد حمل
unit of issue U واحد توزیع
sample U واحد نمونه
sampled U واحد نمونه
repeating unit U واحد تکراری
unit cell U سلول واحد
unit position U مکان واحد
unitization U تعیین واحد
unit weight U وزن واحد
storming column U واحد مامورحمله
unit tube U لوله واحد
terminal unit U واحد پایانه
terminal unit U واحد پایانی
tape unit U واحد نوار
storage unit U واحد انباره
unit record U رکورد واحد
unit price U بهای واحد
storage unit U واحد ذخیره
unified budget U بودجه واحد
unit price U قیمت واحد
unit price U واحد قیمت
unit price U واحد بهاء
rad U یک واحد دوزاتمی
quarterstaff U واحد یموت
phyton U واحد گیاهی
physical unit U واحد فیزیکی
unit elasticity U کشش واحد
phot U واحد روشنایی
unit hydrograph U هیدروگراف واحد
personality module U واحد شخصیت
unit cost U هزینه واحد
output unite U واحد خروجی
object module U واحد مقصد
object module U واحد مقصود
peripheral unit U واحد جنبی
gusts U واحد چشایی
unit distance U با فاصله واحد
processing unit U واحد پردازنده
unit of account U واحد محاسبه
processing unit U واحد پردازش
program module U واحد برنامه
mpu U واحد میکروپروسسور
unit matrix U ماتریس واحد
gust U واحد چشایی
unit load U واحد بار
pyramiding U مدیریت واحد
unit of currency U واحد پولی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
elastivity U واحد برق ناپذیری
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
disk storage unit U واحد انبارهای گردهای
assize U واحد وزن وپیمانه
dominant firm U واحد تجارتی مسلط
drilling unit U واحد مته کاری
disk unit enclosure U محفظه واحد دیسک
unit of measurement U واحد اندازه گیری
economic unit U واحد اقتصادی مانند
desulfurization unit U واحد گوگرد زدایی
desalination plant U واحد ملح گیری
inductance per unit length U اندوکتیویته در واحد طول
data display unit U واحد داده نما
autonomous U واحد کنترل داخلی
british thermal unit U واحد گرمایی بریتانیا
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
calorie U واحد سنجس گرما
basic machine unit U واحد دستگاه مقدماتی
unit circle U دایره واحد [ریاضی]
arithmetic logic unit U واحد حساب و منطق
blood sample U واحد نمونه خون
atomic mass unit U واحد اتمی جرم
auxiliary power unit U واحد قدرت کمکی
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
visual display unit U واحد نمایش دیداری
video display unit U واحد نمایش تصویری
unity power factor U ضریب توان واحد
cost unit U واحد هزینه یابی
tod U واحد قدیمی وزن
cost unit U هزینه واحد تولید
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
calories U واحد سنجس گرما
unitas multiplex U واحد چند وجهی
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
volume unit U واحد بلندی صدا
Simultaneously. In a jiffy. U درآن واحد ( فورا")
work unit U یک واحد تقسیم کار
calory U واحد سنجس گرما
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
vu U واحد بلندی صدا
unit record device U دستگاه ضبط واحد
chronaxie U واحد تحریک پذیری
chronaxy U واحد تحریک پذیری
agglomerating plant U واحد یا تاسیسات زینتر
uni U پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
mains unit U واحد اتصال شبکه
Recent search history Forum search
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
010/5d?
0واحد ضریب میرایی در مایکروویو
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com